کاش تلویزیون «مارمولک» را بدون سانسور پخش میکرد
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۱۵۷۷
پرویز پرستویی، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: معنای سلبریتی را نمیفهمم و نمیخواهم بفهمم. وقتی به من میگویند سلبریتی من کهیر میزنم و اصلا خودم را سلبریتی نمیدانم.
پرویز پرستویی در گفتوگوی اختصاصی با ایران اکونومیست، با اشاره به اینکه از ساخت بیهمهچیز آخرین فیلمش در سینما بیش از دو سال میگذرد گفت: من کم کار نشدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من به پرکارترین هنرپیشه بیکار معروفم
به پول توجیبی آدم ها احترام میگذارم
بازیگر فیلمهای بادیگارد و آژانس شیشهای درباره دلایل این غیبت توضیح داد: من به پول توجیبی آدم ها احترام میگذارم. در هر کاری نمیروم تا این پول توجیبی بیخودی هزینه نشود. پیشنهادهای متنوعی از نمایش خانگی و فیلمهای سینمایی داشتهام که پول خوبی هم می دادند. ولی به چه قیمتی میخواهم این پول را به دست بیاورم؟ حاضر نیستم یک آدمی که در این شرایط سخت دارد زندگی می کند فیلمی را تماشا کند که خوب نباشد. به عنوان یک مخاطب معمولی، اگر بخواهی سینما بروی نصف روزت صرف می شود. من برای وقت مخاطب ارزش قائل هستم. یک هفته کار کردی و همه انرژیات را گذاشتهای و می خواهی بخشی از درآمدت را خرج کنی. من کاری که احساس کنم نباید بکنم نمیکنم. ممکن است به خاطر این موضوع پنج سال هم بیکار بمانم. در کاری بازی میکنم که دغدغه داشته باشد.
فیلم باید گرهای را باز کند
پیشنهاد داشته ام و قبول نکرده ام. البته نمی خواهم این نکته حمل بر خودستایی شود. ولی من به پرکارترین هنرپیشه بیکار معروفم
پرستویی با اشاره به تفاوت محصولات تلویزیون و نمایش خانگی با فیلمهای سینمایی بیان کرد: مردم در خانه مینشیند و کنترل در دست میگیرند و خیلی راحت فیلم و سریال تلویزیون یا نمایش خانگی را می بینند. اگر قرار است در سینما بازی کنیم، بایستی یک فیلمی باشد که گرهای را باز کند. وضعیت سینمایمان الان خوب نیست.
تماشاگر اگر میخواهد از خانه بیرون بیاید و به سینما برود، کار ما باید خیلی جذاب باشد که تماشاگر را به سینما بکشاند. من اعتقاد دارم این کار شدنی است. تماشاگر به خاطر خیلی فیلمها وقت گذاشته به سینما رفته و در صف هم ایستاده است. منظورم فیلم هایی که خودم در آن ها حضور داشته ام نیست. قرار نیست همه فیلمها پیام داشته باشد. ممکن است اثر خوب یک فیلم کمدی باشد. طرف یک هفته کار کرده و می خواهد دو ساعت حالش خوب بشود.
مارمولک بیست سال پیش هم میتوانست پخش شود
این بازیگر با اشاره به پخش فیلم مارمولک از تلویزیون گفت: مارمولک دیگر نخ نما شده است. بعد از قرآن و خیام و حافظ هر کسی یک نسخه از فیلم مارمولک هم در خانه اش دارد. تلویزیون لطف کرد و بعد از بیست سال مارمولک را پخش کرد. این اقدام در جایی خوب بود که همان چیزی را که مردم در سالن سینما و خانه هایشان دیدند پخش می کرد. مردم ۵۰۰ بار فیلم را دیده اند و صداوسیما باز دوباره فیلم را سانسور می کند. این اصلا لطفی ندارد. باید عینک بدبینیمان را برداریم. کاری که امروز پخش شده بیست سال پیش هم می توانست از تلویزیون پخش شود.
معنای سلبریتی را نمیفهمم
وی در پاسخ به این سوال که آیا خودتان را سلبریتی میدانید گفت: معنای سلبریتی را نمیفهمم و نمی خواهم بفهمم. وقتی به من می گویند سلبریتی من کهیر می زنم. اصلا خودم را سلبریتی نمیدانم.
پرستویی درباره واکنش هنرمندان به مسائل روز جامعه تاکید کرد: چطور مردم می توانند حرف بزنند در مقابل هنرمند و به قول شما سلبریتی نمیتواند؟ هنرمندی که با مردمش گره خورده چرا نمی تواند حرف بزند؟ هنرمند جزو مردم است، به عنوان یک نفر از مردم میتواند حرف بزند. من یک نفری هستم که مثل همه شناسنامه ایرانی دارم. من یک آدمی هستم که تفکری دارم و در این جامعه دارم زندگی میکنم و ۶۷ سال هم از خدا عمر گرفتهام. بیش از نیم قرن در عالم هنر بوده ام. وقتی یک مشکل و معضلی را میبینم، فکر میکنم وظیفه دارم این موضوع را انتقال دهم.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: صدا و سیما ، سلبریتی ، سینمای ایران ، پرویز پرستویی ، سالن سینما
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: صدا و سیما سلبریتی سینمای ایران پرویز پرستویی سالن سینما داشته ام فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۱۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را با نامداران و قهرمانانش باید شناخت و شناساند. یکی از برترین پهلوانان این حوزه که تاریخ به خود دیده «سیدحسن رزاز» است. در این گزارش کمی به شخصیت و مرام او میپردازیم.
نامی که ما را به کاوش وا داشت
اردیبهشت ۱۴۰۱، وقتی برترینهای یکصد سال ورزش ایران در جشنوارهای با همین نام معرفی و تقدیر شدند، شاید بسیاری از ما که اطلاعات چندانی از ورزشهای باستانی و پهلوانان آن نداریم، انتظار داشتیم نام «غلامرضا تختی» را بهعنوان «برترین پهلوان قرن» ببینیم.
اما «سیدحسن رزاز» این جایگاه را از آن خود کرده بود. کسی که «جهانپهلوان تختی» دربارهاش گفته بود «من هرچه دارم از آقا سیدحسن رزاز دارم.» این مرد کیست که جهانپهلوان شهیر ما خود را وامدار او میداند؟
نام و نشانش را که پرسوجو کنید، از زورخانهایها و باستانیکاران سرشناس تقریباً کسی نیست که او را یک اسطورهٔ اخلاقی و «جهانپهلوان» نداند.
اما گویی غبار زمان آنچنان بر چهرهٔ این شخصیت مهم مردمی نشسته که رهبر انقلاب هم به شناخت و معرفی او توصیه کردهاند «سیدحسن رزاز و... که پهلوانهای جوان ما حتماً شرح حال اینها را در کتابها و مجلات خواندهاند، اینها چهرههای معروف ورزش باستانی هستند که در طول تاریخ گذشته حضور داشتند. ببینید و معلوم کنید که اینها که بودند و چهکار کردند. اینها مردان متدینی بودند.»
پهلوان قهرمان، روحانی مردمی، مبارز سیاسی
«سیدحسن شجاعت» که به خاطر شغل پدرش (برنجفروشی) به «رزاز» معروف است، سال ۱۲۵۷ در تهران به دنیا آمد. او بخشی از دوران قاجار و پهلوی را دید و نهایتاً در سال ۱۳۲۰ مسموم شد و با مرگی مشکوک چشم از دنیا رفت. او نه فقط پهلوان و کشتیگیری ماهر، بلکه قهرمان دلها و مصلح محله، و خانهاش خانهٔ امید مردم بوده است.
«اردشیر آلعوض» تاریخپژوه و محقق فرهنگ عامه میگوید «او در جوانی برای ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ نجف میرود و بعد از کسب علم در محضر بزرگان حوزه و با پیشنهاد آخوند خراسانی به تهران مهاجرت میکند. نظر آخوند خراسانی این بود که مقبولیت سیدحسن رزاز بین مردم بهکار مشروطهخواهان میآید... او در جریان سفر به تهران حامل پیام مهمی برای مشروطهخواهان بوده و از آنجا که آخوند خراسانی مدافع انقلاب مشروطه بود احتمالاً در تأیید فعالیت مشروطهخواهان در تهران نامهای نوشته بوده که باید به دست آنها میرسید.»
پس میتوان علاوه بر پهلوان و روحانی، مبارز سیاسی را هم بر ویژگیهای سیدحسن رزاز افزود.
پهلوان ایرانی که نامش جهانی شد
«علی جعفرنژاد» یک جهانگرد ایرانی و کسی است که سال ۱۳۹۵ خانهٔ پهلوان رزاز در محلهٔ عودلاجان را خریده و با کمک مهندسان سازمان میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است. او وقتی متوجه میشود خانهای که خریده متعلق به «سیدحسن رزاز» بوده، شروع به تحقیق دربارهٔ او میکند. در جریان مطالعه متوجه میشود پهلوان شهرت جهانی داشته است.
این شهرت به ماجرای مبارزهٔ او با یک کشتیگیر هندی به نام «کاهوتا» برمیگردد که در جهان بیرقیب بوده است. وقتی وارد ایران میشود و رسماً حریف میطلبد، سیدحسن رزاز برای مبارزه معرفی میشود. سیدحسن، کاهوتا را خاک میکند، ولی او نمیپذیرد تا اینکه سیدحسن دوباره او را شکست میدهد.
با این شکست، کشتیگیر هندی تمام مدالهایی را که در رقابت با پهلوانهای سرشناس جهان گرفته بود به سیدحسن رزاز تقدیم میکند و میگوید «از امروز تو جهانپهلوان هستی.»، اما سیدحسن قبول نمیکند. این خبر در دنیا میپیچد و هنوز در روسیه، هند، عراق، آلمان، سوئد، عربستان و... سیدحسن رزاز را بهعنوان پیشکسوت کشتی میشناسند.
پهلوان رزاز در مسابقات خارجی بسیاری شرکت داشته و معمولاً جوایز و درآمدهای حاصل از حضور در این مسابقات را در امور خیریه صرف میکرده است. آلعوض با بیان این نکته میگوید «در جریان انقلاب مشروطه، پهلوان رزاز به دلیل همصدایی با مردم، حدود ۴ ماه دستگیر و در باغشاه حبس و مجازات شد. هرچند به دلیل منش پهلوانی و شجاعت و نیکوکاریاش آنقدر میان مردم محبوب شده بود که محمدعلیشاه به دلیل اعتراضات و فشار افکار عمومی مجبور شد این پهلوان نامی را از زندان آزاد کند.»
یکی از فیلمهای برگزیدهٔ جشنوارهٔ عمار ۱۴۰۲ مستندی دربارهٔ پهلوان رزاز با نام «آخرین زنگی زمانه» است. «سیدجمال عودسیمین» تهیهکنندهٔ این مستند که از طریق یک کتاب با سیدحسن رزاز آشنا شده میگوید «وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعهٔ ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسأله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود.»
مرگ مشکوک یک قهرمان مردمی
«مهرداد خاکی» کارگردان این مستند دربارهٔ وفات این قهرمان پهلوان میگوید «اصل ماجرای مرگ سیدحسن هنوز هم مبهم است و معلوم نیست به دست چه کسی به قتل رسیده. اما اینکه او به واسطهٔ سم، مسموم شده واقعیت دارد. عدهای میگویند رضاشاه او را به قتل رسانده و عدهای دیگر برخی جریانات سیاسی آن روز را به این ماجرا مربوط میدانند. فارغ از اینکه عامل این کار چه کسی بوده، ما شاهد فروریختن یک کوه بودیم.»
خانهٔ زیبای این پهلوان نامدار در محلهٔ عودلاجان اکنون به یک هاستل برای گردشگران خارجی تبدیل شده و گردشگران ایرانی هم میتوانند از آن دیدن کنند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی